سخني با متوليان تعليم و تربيت در باب پيش كسوتان آموزش و پرورش

محمد خسروي

هفته نامه آیینه یزد

انعكاس آيينه شماره 202


 در دهه‌هاي اخير چنانكه سنت گذشتگان بوده و اكنون نيز هست بزرگان و سالخوردگان و پيشكسوتان را عزيز و محترم مي‌شماريم و بر اعزاز و اكرامشان مي‌كوشيم.

دستورات عاليه اسلام و سيره پيامبر گرامي(ص) و ائمه معصومين (ع) بر بزرگداشت بزرگان و ريش سفيدان و مهتران هر جامعه تاكيد دارند و رسول اكرم فرمودند:«ارحموا صغاركم و اكرموا كباركم».

در مجالس و محافل به پاس بزرگداشتشان بر پاي مي‌ايستيم. جاي خود را به آنان مي‌دهيم و سخنانشان را با ادب و تواضع مي‌شنويم. در محضرشان زانوي تلمذ بر زمين مي‌نهيم و چون شاگردي در باب استاد نصايح و پندهاشان را كه نتيجه تجربه ساليان است به گوش هوش مي‌نيوشيم.

در حد امكان و توان نيازشان را بر مي‌آوريم. در كاهش آلام و دردهايشان سعي بليغ داريم و تا آنجا كه از عهده مان بر مي‌آيد مي‌كوشيم تا فراغتشان مضاعف و آسايششان، ‌با دوام و مستمر باشد. اين وظيفه ديني و اخلاقي و اجتماعي و انساني ماست و سنت حسنه اي كه هميشه بر دوام بوده است تا فرزندانمان دريابند كه حرمت بزرگان وظيفه است.

اين بزرگان اگر معلمان ما باشند مسئوليتمان دو چندان است زيرا آنان علاوه بر مقام سروري و بزرگتري در تعليم و تربيت ما تاثيرگذار و نقش آفرين بوده اند. در دستگاه آموزش و پرورش اما تصويري نمايان و شفاف از معلمان و متعلمان، استادان و شاگردان و متقدمان و متاخران ديده مي‌شود.

معلمان امروز شاگردان ديروزند و معلمان ديروز در قامتي شكسته و خميده سال‌هاي پاياني عمر را مي‌گذرانند و آن چهره شاداب و بر و بالاي رسا و طراوات زيبايي ستودني در گذار ايام فرسوده و رنگ ارغوانيش زعفراني و سپيد مويي است تكيده و از نفس افتاده و روزگار جواني را در خاك جستجو مي‌كند و يا بسياري از اينان روي درنقاب خاك كشيده و از اين خاكدان گذشته اند.

عليرغم دشواريهاي روزگار اين پيشكسوتان مي‌كوشند تا نيازهاي روز افزون خود را حتي از فرزندان خويش مخفي كنند تا مبادا آنان را دچار مضيقه و تنگنا ببينند اگر چه در رفع احتياجات بيشتر از هميشه وابسته ديگرانند اما عزت نفس و مناعت طبع و بزرگواري روح آنان را وامي دارد تا استوار و پايدار بمانند ولي آموزش و پرورش اين دستگاه عريض و طويل كه متولي فرهنگ و تعليم و تربيت است و عهده دار سر سبزي و شادابي بوستان دانش و فضيلت بايد حرمت باغبانان پير را بيشتر پاس بدارد و در اعزاز و اكرامشان اهتمام ورزد و در توزيع خدمات مقدمشان بداند و معيشت و درمان و بيمه و يا ساير خدماتي را كه وظيفه دارد تدارك كند وجهه همت خويش نمايد و چون دستورالعملي نانوشته و منشوري اخلاقي نصب العين خويش قرار دهد.

تا مبادا به ذهن پيش كسوتان خطور كند و بگويند : ما ز ياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي‌پنداشتيم جاي بسي قدرداني و سپاس است كه شاغلان آموزش و پرورش به دستور مقام وزارت از مزاياي بيمه و كارت طلايي آن بهره مندند.

گرچه ممكن است در طول سال كمتر نيازي هم به دارو و درمان و پزشك و معاينه و آزمايش و غيره پيدا كنند چرا كه نيروي جواني دارند و مركب تيز تك برنايي را در عرصه زندگي به جولان درآورده اند و سلامتشان پايدار است و مستدام و ان شاءالله اين چنين باد.

اما ريش سفيدان و گيس سفيدان قوم كه قفل تنشان ديگر شكسته بسته است و هر روز به بليه اي دچارند، گوششان با سمعك مي‌شنود و چشمشان با عينك مي‌بيند و پايشان به عصا محتاج است و قلبشان در تپيدن تعلل مي‌كند و اعضا و جوارحشان هركدام به نقصي دچار، از داشتن اين مزيت محرومند. كارت طلايي كه در هر مطب و دفتر پزشك حاذق و متخصصي مطالبه مي‌شود براي بازنشستگان فعلاً ‌محلي از اعراب و محملي از قانون ندارد. دستشان كوتاه و خرما بر نخيل است.

اي كاش متصديان و متوليان آموزش و پرورش- كه عمرشان به بلنداي آفتاب زياد باد - از قول به عمل مي‌گراييدند و گوهر تابناك برخاك افتاده اين عزيزان را بر سرير عزت مي‌نشاندند كه به قول صائب تبريزي:

آن كه گريان به سرخاك من آيد چون شمع كاش در زندگي از خاك مرا بر مي‌داشت و صدا البته چرخ دوار روزگار برمدار خويش همچنان مي‌چرخد و هر كسي چند روزه نوبت اوست.

-«و تلك الايام نداولها بين الناس»

به قول يغمايي جندقي: آنچنان زي كه چو ميري برهي نه چنان زي كه چون ميري برهند راستي را كه ما بر سر چهار راه زندگي به كدام سو نظر داريم و در خدمت بندگان خدا كجا ايستاده ايم؟

حرمت قد خميدگان و موي سپيدان وپيش كسوتان تعليم و تربيت و فرهنگ افتخار است و خوشا آنان كه بر سكوي اين افتخار قامت بر افراشتند. 

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا